فرهنگ کانادا
فرهنگ را می توان به عنوان رفتارها و ویژگی های اعتقادی یک گروه اجتماعی ، قومی یا سنتی خاص تعریف کرد. هر کشوری سبک زندگی خاص خود را دارد. به طور خاص کانادا را می توان منحصر به فرد دانست، زیرا کانادا موزاییکی فرهنگی است که به عناصر بسیاری از فرهنگ ها اجازه می دهد در یک فرهنگ ادغام شوند.
فرهنگ کانادا تأثیرات بسیاری دارد، زیرا افراد زیادی که به این کشورمهاجرت می کنند تشویق می شوند فرهنگ خود را حفظ کنند. این مهاجران همچنین به افرادی که با آنها ملاقات می کنند در مورد شیوه زندگی خود آموزش می دهند. کانادا دارای فرهنگی است که به دلیل همه مهاجرت ها و گشودگی نسبت به فرهنگی که این کشور دارد ، از فرهنگ های بسیاری تشکیل شده است. در دوره های مختلف در طول تاریخ ، مردم به کانادا مهاجرت کرده اند و آثار خود را در کانادا به جا گذاشته اند. حتی در اولین دفعاتی که فرهنگ در کانادا مشاهده شد، فرهنگ کانادا مخلوطی از فرهنگ ها بود و حتی قبل از اینکه کانادا کشوری مستقل باشد ، در حال گسترش هویت خود بود.
در گذشته مستعمرات اروپایی بسیاری وجود داشت، که انگلیس و فرانسه بر آن ها سلطه داشتند. از آنجا که بومیان، ساکن کانادا بودند ، آنها به استعمارگران اروپایی در مورد سنت های خود و نحوه بقا در کانادا آموزش می دادند. در مقابل ، استعمارگران شیوه زندگی خود را با بومیان در میان گذاشتند. هر گروه از گروه دیگر آموخت و فرهنگهای مختلط خود را به نسل های جدید منتقل كرد. در دهه 1840 ، قحطی بزرگ در ایرلند، بسیاری را بدون پول و مدرک رها کرد. حدود 300000 مهاجر وارد کانادا شدند، كه عمدتاً در سواحل شرقی مستقر شدند. فرهنگ ایرلندی در کانادا موج می زند، به طوریکه می توان آن را در صدای بسیاری از مردم آنجا به طور زنده دید. در حال حاضر ، جمعیت آسیایی ها در کانادا افزایش یافته است. این امر در تغییرات غذایی کانادایی ها مشهود است. به تازگی غذاهای قومی، محبوبیت بیشتری پیدا کرده اند زیرا مهاجران بیشتری می آیند و فرهنگ خود را به اشتراک می گذارند ، تعداد بیشتری از کانادایی ها آنها را می پذیرند. سیاست تأثیر زیادی بر فرهنگ کانادا دارد. وقتی کانادا به عنوان فرهنگ ملی کانادایی خود شناخته شد، هویت آن از انگلیس جدا شد. اگرچه هنوز فشار استعمارگر انگلیس وجود داشت ، اما مردم در ابتدا برای گسترش هویت خود آزاد بودند.
همواره سیاست دولت کانادا عمدتا سیاست حفظ صلح بوده است. در دهه 1960 ایالات متحده با خشونت بیشتری روبرو شد، اما سیاست کانادا همچنان مسالمت آمیز بود ، و مردم به کانادا به عنوان مکانی برای دور شدن از خشونت نگاه می کردند. کانادا در سراسر جهان به صلح جویی شهرت دارد و به خاطر تلاش های صلح آمیزش در مناطق جنگی شناخته شده است. کانادا جزوتعداد انگشت شماری از کشورها است که سازمان ملل می تواند به طور مرتب برای دریافت مشاورها صلح و صلح بانان متخصص به آنها مراجعه کند. کلمه حفظ صلح توسط چهاردهمین نخست وزیر کانادا ، "لستر بی پیرسون" در بحران سوئز در سال 1956 ابداع شد ، که بعداً به وی جایزه صلح نوبل اهدا شد. جغرافیای کانادا به طور قابل توجهی بر فرهنگ آنان تأثیر می گذارد. کانادا در شمال ایالات متحده واقع شده است و بیشتر مناطق شمال آمریکا را اشغال کرده است. این کشور دومین کشوربزرگ جهان است و کانادایی ها به این واقعیت افتخار می کنند.
آب و هوا بر نوع پوشش ولباس ما تأثیر می گذارد. در شمال بیشتر مناطق کانادا ، کت های ضخیم و پالتوها ، همراه با دستکش، و کلاه های ضخیم یا توکار می پوشند. همچنین، جغرافیای فیزیکی کانادا اجازه می دهد تا صنایع مختلف بخشی از فرهنگ آن ها باشند. در استان های دریایی ، صنعت ماهیگیری بر نحوه زندگی جامعه تأثیر گذاشته است. ماهیگیری در این مکان ها به سبک زندگی تبدیل شده و این برای بسیاری از خانواده ها یک رسم وسنت قدیمی است. علاوه بر این ، آب و هوای کانادا موجب فعالیت های فرهنگی مختلفی شده است. کانادایی ها زمستان های طولانی و سردی را تجربه می کنند ، که برای بازی هاکی روی یخ ایده آل است. ریشه هاکی مشخص نیست ، اما کانادا آن را به عنوان ورزش مورد علاقه خود پذیرفته است. اگر کسی به فرهنگ کانادا فکر کند، بلافاصله فکر هاکی به ذهنش خطور می کند. گفته می شود که این ورزش اصلی ترین "سرگرمی در کانادا" است.
کانادا چهار فصل مشخص دارد. تابستان ، بهار ، پاییز و زمستان. برخلاف تصور همه ، ورزش هایی وجود دارد، که کانادایی ها در هر چهار فصل بازی می کنند. به عنوان مثال لاکروس ، ورزش ملی کانادا است و در تابستان یا ماه های پاییز بازی می شود.